Languages

English            فارسی            Français            Deutsch

فراخوان - Proclamation

فراخوان خانواده‌های دانشجویان دستگیر شده مراسم 16 آذر سال 86
درموج دستگیری های بی‌سابقه‌ی دانشجویی در آستانه‌ی روز 16 آذر(روز دانشجو) بیش از 30 تن از دانشجویان آزادی‌خواه و برابری‌طلب دانشگاه‌های سراسرکشور بازداشت شده‌اند. شگفت این که 16 آذر که نماد مبارزه با رژیم وابسته‌ی شاهنشاهی و سلطه‌ی بیگانه بوده است از سوی جمهوری اسلامی نیز تحمّل نمی‌شود. آن چه امسال در روز دانشجو روی داد، تکرار همان صحنه‌هایی است که رژیم گذشته هر ساله در برخورد با جنبش دانشجویی ایجاد می‌کرد. گرامی‌داشت روز دانشجو سنت پنجاه و چند ساله‌ی جنبش دانشجویی ایران است و دانشجویانی که امسال به اتّهام برگزاری مراسمی ، با محوریت مخالفت با جنگ و تحریم، بازداشت شده‌اند در زمره‌ی شریف‌ترین فرزندان این آب و خاک‌اند. ما خواهان آزادی سریع و بی قید و شرط فرزندان اسیر خود هستیم.
کمیته‌ی پی جوی آزادی دانشجویان دربند

لیست اسامی امضا کنندگان فراخوان

*برای امضای این فراخوان نام خود را به آدرس seeking.committee@gmail.com بفرستید

Proclamation of the arrests on the University Students’ Day
On the threshold of the 16th of Azar (December 7) the University Students’ Day in Iran, more than 30 “Equality and Freedom-seeking Students” have been arrested. Surprisingly, 16th of Azar – the symbol of the struggle against dictatorship of the ex-imperial regime – is not tolerated by the Islamic Government either.What has happened during this ceremony – the main pivot of which was the opposition to war and sanction – is the repetition of the same scenes of the previous government.The commemoration of the University Students’ Day is the tradition of more than 50 years and the ones who have been arrested this year are the most honest children of our country. We want the unconditional and immediate release of our captivated students.
Seeking Committee for the Freedom of the University Students
to sign the petition send an email to the following address : seeking.committee@gmail.com *
Appel
Au seuil du 16 Azar (le 7 décembre), journée de commémoration des mouvements étudiants en Iran, plus de 30 activistes étudiants intitulés "partisans de l'égalité et la liberté" ont été arrêtés. Fait surprenant, 16 Azar, le symbole de la lutte contre la dictature impérial, n'est pas toléré par le gouvernement islamique non plus. Ce qui s'est-il passé au cours de cette cérémonie est la répétition des mêmes scènes de répressions qu'au temps de l'ancien régime. La commémoration de la journée des mouvements étudiants est une tradition de plus de 50 ans chez les libertaires de notre pays et ceux qui ont été arrêtés cette année sont les enfants les plus honnêtes de celles-ci. Nous demandons la libération immédiate et inconditionnelle de nos étudiants captivés.
Comité pour la libération des étudiants emprisonnés.
Signer la pétition en envoyant un mail à : seeking.committee@gmail.com

Familien der wegen Studententag am 07.12.2007 verhafteten Studenten biten um Unterstüzung
Vor dem Studnetentag am 07.12 sind über 30 Studenten, die für Freiheit und Gelichheit kämpfen, überall in Iran und während beispielosen Aktionen der Sicherheitskräfte, verhaftet worden.
Unglaublich! Der Studenttag, ein Symbol der Kampfes gegen das Schah-Regime, wird von der Islamischen Republik nicht geduldet!
Die Aktionen gegen die Studenten in diesem Jahr sind Widerholungen der Razzien gegen Studenten in der Schah Zeit.
Sie über 50 Jahren wird dieser Tag in Iran gefeirt. Die in diesem Jahr verhafteten Studenten wollten Versammlungen veranstalten und ihre Ablehnung gegen “Krieg und Sanctionen“ laut machen.
Sie gehören zu den ehrlichsten Kinder dieses Landes.
Wir verlangen die baldige und bedingslose Freilassung unserer inhaftierten Kinder.
freilassungsuchende Kommittee für verhaftete Studenten
Um diese Liste unter zu schreiben,Schiken Sie eine E-mail an : seeking.committee@gmail.com

گزارشی از دیدار خانواده ها با سیمین بهبهانی


من هم می آیم.

وارد که می شوی لازم نیست به خودت خیلی زحمت بدهی تا بفهمی که میزبان تو چطور آدمیست: آرام و صمیمی با تو دست می دهد؛ اما از این که نکند خوب از تو پذیرایی نشده باشد تا وقت بازگشتنت نا آرام باقی می ماند؛ مدام از جا بر می خیزد تا به تو شیرینی و چای تعارف کند؛ مواظب باشد قبلا به تو پیش دستی داده است و اصرار تو که: "خودمان بر می داریم" تفاوتی در این حالت او ایجاد نمی کند.

ابراز تاسف می کند که نتوانسته بود در میهمانی ای که با حضور تعدادی از اعضای کانون نویسندگان ایران و فعالین اجتماعی در خانه مادر یکی از دانشجویان برگزار شده بود حاضر شود.می گوید: "من چند ساعت لباس پوشیده و آماده بودم بچه ها بیایند دنبالم". و به آرامی ادامه می دهد: "شاید یه ملاحظاتی کرده اند. حالم و اینها."

در پاسخ به گله مادر یکی از دانشجو.بان در بند که می گوید:"به دخترم نسبت های آن چنانی داده اند" با لبخند تسلی بخشی می گوید:"این نسبت ها را که همیشه داده اند. به من که تا شوهرم زنده بود که بود و بعدها هم سن و سالی ازم گذشته بود یه نایلون پر از این نسبت ها داده اند."

از کتک خوردن اش در روز 8 مارس روز جهانی زن می گوید. از یکی از حاضرین می شنود که پس از آن ماجرا وقتی مطلع شده بود سفر خارج رفته است فکر کرده شاید دیگر برنگردد. با شنیدن این حرف لبخند می زند و با تمسخر این نظر می گوید:" آخه برم کجا؟! هیچ وقت نتوانسته ام خارج خیلی دوام بیاورم." راست می گفت. به قول شاملو: "چراغ اش در این خانه می سوزد." درست مثل خود شاملو.

جزئیات وضعیت بچه ها را می پرسد. می خواهد که نام همه ی سی و چند نفر را درشت با ماژیک روی کاغذ A3برای اش بنویسند. اما نه آن قدر درشت که نوشته از میدان دید او خارج شود. او که قبلا فراخوان خانواده ها را امضا کرده معتقد است مهم ترین چیز در حال حاضر به قول خودش: "سالم در آوردن بچه هاست."

وقتی می شنود خانواده ها اعلام تجمع روز شنبه را به خاطر قول یکی از مسئولین زندان اوین تا اطلاع ثانوی به هم زده اند می گوید: "کارِ درستی کردید. حالا که قول دادند بگذارید ببینید بعد از این همه مدت به قولشان عمل می کنند یا نه. اگر نکردند یک روز دیگر تجمع بگذارید". و در ناباوری حاضرین می افزاید: "من هم می آیم."

هیچ اصراری ندارد متکلم وحده باشد. با یکی از مادرها به آرامی از ضعف دید و ناموفق بودن عمل چشمش صحبت می کند. وقتی حاضرین پیش از رفتن از او می خواهند که اگر دوست دارد شعری برای آنها بخواند با اشاره به میز تحریرش می گوید:" یه چیزی نوشته ام، اون جاست.شعر که نیست البته." وقتی پیدا کردن آن کاغذ توسط دخترش طول می کشد به سمت میز می رود، در یک چشم به هم زدن آن را پیدا می کند و می گوید:" یکی از خودتان بخوانید چون من درست نمی بینم."

متن را همسر یکی از دانشجویان دربند می خواند. همه برای شاعر کف می زنند و از او تشکر می کنند. "نیمه های شب به وضع بچه ها و شما فکر می کردم. این به ذهنم آمد. آن را نوشتم روی کاغذ."

وقتی که حاضرین از جا بلند می شوند تا خانه را ترک کنند با آداب دانی و متانت می پرسد: " اشکالی داره یکی از این جعبه شیرینی ها را ببرید؟ آخه زیاده." اما چند تا از آنها را از یکی از جعبه ها بر می دارد و در سینی می گذارد.

آن آداب دانی و متانت ذاتی او وقت خروج باز اصرار تو را بی نتیجه می گذارد وقتی مدام تکرار می کنی: "بروید تو سرده." در پاسخ می شنوی:"خیلی اذیت شدید این روز برفی و تو این سرما اومدید."

تا پشت در بدرقه ات می کند.

کمیته ی پی جوی آزادی دانشجویان دربند
86/10/13

هیچ نظری موجود نیست: