tag:blogger.com,1999:blog-4130889535087023891.post7862647448177433964..comments2017-06-11T17:16:02.572+04:30Comments on کمیتهی پیجوی آزادی دانشجویان دربند: برای دانشجویان آزادی خواه و برابری طلبِ دربندrevhttp://www.blogger.com/profile/01790820360208370366noreply@blogger.comBlogger1125tag:blogger.com,1999:blog-4130889535087023891.post-29039767202282582972007-12-29T00:29:00.000+03:302007-12-29T00:29:00.000+03:30عجیب و غریب است چرا كسی توی این موارد جدی و حساس ه...عجیب و غریب است چرا كسی توی این موارد جدی و حساس هیچ نظری كامنتی ، حرفی ندارد !! من شعری می فرستم ....راستش را بخواهی كامنت دانی ات خیلی پیچیده و عجیب غریب است ، شاید علت نیامدن دوستان هم همین باشد ..!!<BR/>تقدیم به همه آزادگان در بند ....« حقیقت تلخ » <BR/>یار و یاران در بند ، پشت دیوار بلند <BR/>دخمه نمور و تاریك ، پای كوه سرفراز الوند <BR/>سوسك و موش و پشه ومور از همه جا <BR/>در آسودگی و آرامش ، می خرامند و نژند <BR/>دردل كوه دگر، مریم و جلوه هم ، در گوشه دنج <BR/>وه ..چه گند زبانها در دست و دل همه ، شلاق جفنگ<BR/>می بارد بر سر امیر و علی و سعید...... آزاده ، چو سنگ<BR/>تو چه خواهی الدنگ ، اندیشه آزاد و انسان قشنگ ؟<BR/>جلوه تو چه حقی داری و می خواهی ؟<BR/>مریم این چه تغییر و برابری ، آزادی است ؟<BR/> در نظام عدل مردانه مذهب ، چنین سر پا ایستاده ، چو سنگ<BR/>جایگاهت بشناس ، رو در گوشه اندرونی این دخمه تنگ <BR/>یا كه باید بروی ، پشت پرده با صدای كلفت و بی اهنگ <BR/>در باز كنی جلاد مشنگ ، شاید تو را بكشاند به جفنگ <BR/> مزدوری و بی شرمی و جلاد ی است ، نمی تابد ننگ<BR/>گر چه جلوه ها بشكند و گوشه سلول ، افكنده شود <BR/>مریمی ها فراموش كند تغییرش ، توبه كند تدبیرش<BR/>امیر و علی و سعید و وحید و كیوان .............. هم <BR/>بر كف پا، شلاق خوران ، خون الود ، به نجوا افتند <BR/>می سراید و می خواند شعر من همیشه این اهنگ <BR/>هر كه درد آزادگی اندیشه ، داشت در سر اونگ <BR/>ششصد هزار بار و سال به روشنی نشانم داده است <BR/>این نغمه آزادگی، نشكست ، نشكند و نمیرد هر گز <BR/>هرگز این ایستادگی با شور و شوق و امید واهنگ <BR/> این دیوار بلند و دخمه نمور و سلول تاریك و جلاد خدنگ <BR/>همیشه دیده و داشته ، ایستاده آزاده گان اندیشه پرواز بلندAnonymousnoreply@blogger.com